Skip to main content

Posts

Showing posts from October, 2013

با سلام

قبل از سلام  امروز صبح فیس بوک رو باز کردم , ماری پیام ام رو جواب داده بود . گفت یک وبلاگ دیگه بسازاین روز ها رو ثبت کن. چرا زود تر به عقلم نرسیده بود .. همون لحظه یک وبلاگ دیگه ساختم. راه حل این بود.. ممنونم برای این گره گشایی.  خوش حالم این کار رو میکنم. خوش حالم دوباره مینویسم. احساس نو شدن دارم. یک وبلاگ دیگه ای دارم که میتونم برم و تمام روزهای اول اومدنم به آلمان رو مرور کنم اما عمر اونجا سر اومده .. دیگه جایی برای نوشتن نیست .  سلام   آخرین بار که نوشتم قبل از دفاعم بود. حدود ماه نوامبر پارسال .. داره میشه یک سال .. در طول این مدت بود چند تا سفر رفتم و کلی چیز تازه دیدم که ارزش ثبت کردن داشت اما دستم به نوشتن نمیرفت . درگیر احساسات پیچیده ای بودم که با آدم ها داشتم .   درگیر تمام شدن زندگیم با پسره بودم و هم زمان پیدا کردن کار و سفرو پیدا کردن خونه -که به نظر یک زجر تمام نشدنی میومد - .  دوستی می گفت تمام شدن یک رابطه مدت ها قبل از اینکه در موردش حرف زده بشه شروع میشه و تا مدت ها بعد از اتمام رسمی ادامه پیدا میکنه ..برای منم همین طوربود .. تمام شدن رابطه ما از و