دیشب به کلوپ هم جنس گرایان مرد رفتیم. من بین صد تا مرد راه میرفتم و هیچ کدومشون توجهی به دامن کوتاه و تاپ من نمیکردند.یک پسر به دوست من پیشنهاد رقص داد .. دوست من که پسر بود برای اولین بار بین اون هم ه مرد که بهش خریدارنه نگاه میکردند راه میرفت .. بین مردها تک و توک دخترهایی بودند که اون ها هم گرایش هم جنس داشتند. حس میکردم وارد دنیای جدیدی شده ام. دنیایی که مردها با هم میرقصیدند و زنها با هم، دنیایی که انسانها بعد از سالها مبارزه کردن و قربانی دادن برای خودشون ساختند.. من مثل آدمی که از صد سال قبل اومده احساس آزادی و شادی برای اونها میکردم. دلم برای تک تک دخترها و پسرهایی که میشناختمشون و میدونستم در چه فشاری تو ایران دارند زندگی میکنند به شدت سوخت. دیدن عشق بین ۲ تا مرد برام جدید بود.. دیدن بوسیدنشون.. رقصیدنشون و تمام احساساتی که اونجا جریان داشت برای من تازه بود.. میخواستم صادقانه بگم که همیشه برای من هر دو جنس جذاب بودند.. از بچه گی که تمام عکسهای زنها با لباس زیر قایمکی تماشا میشدند و بابا اجازه نمیداد شوهای تلویزیونی و ویدیوهای &qu