سلام یک چند بار تلاش کردم که تغیراتی در این سیستم امنیت وبلاگی انجام بدم و تازه متوجه شدم ممکنه هر بار شما یک ای میل از طرف من دریافت کرده باشید !! معذرت خواهی من بخاطر ایمیل های بیجا !! شدم چوپان دروغ گو .. چون هی ایمیل دادم اما آپ دیت نکردم دیگه هیچ کس این لینک رو باز نمیکنه.. به هر حال ببخشید .. دو یک پیچیدگی های به وجود اومد در روابط ام .. که احتیاج پیدا کردم که کمی حد و حریم قایل بشم. و قبلا این مساله خیلی کم رنگ بود اما الان پر رنگ شده.. خیلی زیاد. خوش حالم که تونستم این تصمیم رو بگیرم و تا الان هم پاش ایستادم. دوستی رو تا جایی که به لذت ختم میشه و افکار جانبی, درگیری ذهنی و استرس با خودش نمیاره پی میگیرم..این خیلی رویه جدید و قوی ایه .. برای من که در این دلم از آشنایی اول باز میشد به روی محبت آدم ها ! آسان بود که بمونم و درد رو تحمل کنم اما حرفم رو نزنم و دور نشم... سه این روز ها دارم آلمانی تمرین میکنم. به ساده ترین روش های ممکن. وقتی کلاس چهارم بودم مامان برام کتاب داستان پنج دوست در جزیره گنج رو خرید و خوندمش و عاشقش شدم و همون تابستون گمش ک
دوست داشتن- نقطه نجات آدمی ست-