بلاخره دیر یا زود باید بیام و به خودم سلام کنم
خانوم چهل ساله ای که شدم
قبل هر چیز , یک سلام و ابراز دلتنگی به نرگس بکنم . ای کاش که این جا رو میخوندی و می فهمیدی که خیلی بیادت هستم و گاهی موقع آشپزی و مرتب کردن خونه , گاهی قبل خواب, گاهی وسط روز باهات حرف میزنم
بعد خاستم اینجا بنویسم یادم نره . اسم این پسره که امروز حدود سه ساعت به مغزم فشار آوردم و یادم نیومد و چهارصد پنجاه ایمیل رو زیر و رو کردم تا بفهمم اسمش چی بود گتام بود , گتام ردی
نگرانم حافظه ام دچار کندی شده باشه . همیشه تو اسم خوب نبودم اما این چهل سالگی قضیه رو جدی کرده
خلاصه میدونم باز میام و مینویسم . دست کم راجه به چهل سالگی