اول ماه تنمه و پر از ایده های تازه ام
هر ایده ای تو ذهن و احساسم پر از هیجان و جذابیته
انگار که هر فکر دری به روی دنیای ناشناخته و پر رمز و راز باز میکنه و هر جوانه تازه فکری در من شوق و شور حرکت و تجربه ایجاد میکنه . مثلا همین نقاشی. به نقاشی که فکر میکنم پراز ایده های تازه ام ایده های تازه و بکر که قبلا نبودن اما الان چند تا چند تا با هم میان
خودم رو مقابل یک عالم کار نکرده و پر اشتیاق میبینم
خودم رو مقابل چند تا بوم نقاشی تصور می کنم
تو ذهنم کلاس نقاشی میرم و پیشرفت میکنم
تو ذهنم با آدم ها راجه به نقاشی هاشون سر کلاس حرف میزنم
تو ذهنم کوه میکشم
چند تا کوه
پروژه کشیدن یک کوهستان تو فصل های مختلف. مخصوصا بهار با برف با آسمون خیلی ابی, اصلا لاجوردی .. مثل آبعلی همین هفته پیش
کوه های آسمون ابری و برفی
رشته کوه های ستبر و تمیز
کلا میزنم تو کار طبیعت
بازم زن های زیبا میکشم تو ژست های مختلف
برای اتاق بچه های سوفیا کارتون میکشم
برای مادر جاناتان یک گل استوایی میکشم
احساسی که روز ها داشتم رو با یک طرح ساده تصویر میکنم
خواب هامو تصویر میکنم
تو ذهنم دنیای یک نقاش رو زندگی میکنم
همه اینها تو یک ثانیه .. یک ثانیه وقتی دارم یک ایمیل میخونم و حواسم یک میلی ثانیه پرت میشه
وقتی دارم از جلسه کاری نوت برمیدارم و سکوت میشه وسط جلسه
وقتی دارم با رییسم صحبت میکنم و یک لحظه وقت خالی گیر میاد... همه ی این شوق زندگی تو دلم میپیچه و مست میشم
و روز اول پریودم هم هست, انگار ققنوس پیر و مریض هفته پیش آتیش گرفته و یک جوجه پر شر و شور تو لونه نشسته
عکس از اینجا
چه خوب نوشتی تاتا
ReplyDelete<3
این شور و شوق اول ماه تن