مثل اینکه قضیه طوفان جدیه
از ساختمون دانشجوهای اینتر نشنال ایمیل زدن که ازخونه بیرون نرید این آخر هفته
حمل و نقل عمومی هم کار نمیکنه
سرعت باد خیلی زیاده و ممکنه به ۵۰ مایل بر ساعت برسه (مایل ازکیلومتر بزرگتره )
درخت ها رو میتونه بکنه
اینا رو ول کن.
من غیر از اینها حالم خوب نیست
تنهایی آخر هفته و ۲ روز تو خونه زندانی شدن بی اینترنت رو ول کن
از خیلی چیزا فرار میکنم
دوست ندارم بشینم ی ساعت با خودم فکر کنم
دوست ندارم بشینم ببینم چمه
شب ها هم خوابم میاد ولی نمیتونم بخوابم
خودم اینو ربط میدم به رفتن هم خونه ای هام و تنها شدنم . بلاخره درست حسابی اینجا حالم برا بار اول بد شده
از تنهایی میترسم .. بدم میاد.. تو تنهایی خودم رو گم میکنم .. تنهایی اصلا منظور بی دوستی نیست. بلکه بی انسانیه
از وقتی بچه ها اسباب کشی کردند من شب ها خوابم نمیبره
خب فکر کنید آدمیزاد (که من باشم ) ۱۸ سال با پدر مادرش زندگی میکنه بعد ۷ سال تو خواب گاه با هم اتاقی هاش. گاهی با ۵ نفر تو یک اتاق . بعد هم میره برا بار اول تنها زندگی کنه میبینه دپرس شدید. بدم که دوست پسر پیدا میکنه روزایی که دوست پسر نیست شدیدا تنها میشه . این یعنی چیزیکه حالش رو بد میکنه نبود پسره نیست .. بلکه نفس نبود هیچ انسانی در محدوده خونه است.
یک عالمه هم کار دارم :(
اینجا از یک چیز خوب زندگی میگم ..آخر ترین موفقیتم اینه که یک ماه با پسره دعوا نکردم و خیلی به خودم افتخار میکنم .. خودشم برا تشویق میخاد واسم کادوی دعوا نکردن بخره !
تمرین یک ماه آینده ام اینه که هر روز یک متن کوتاه انگلیسی بنویسم برای خوشایند خدا
شاهین میاد اینجا هفته دیگه
اینام چیزای بد :
اسباب کشی هم دارم ..
یک گزارش جدید باید بنویسم از همون چیزایی که تا حالا ۱۰ بار نوشتمش .. دیگه حالم به هم میخوره ازش
اما یک اتفاق خوب دیگه این بود که با یکی از آدم های گروه "دنگ شو" یک چند جمله حرف زدم و بعد احساس کردم خیلی آدم مهم ای هستم که به پیام من جواب داد.. اولین بار بود اخه با یکی از آدم های مهم جهانم حرف میزدم..
امروز به گنجشک ها نون دادم و به سنجاب ها هویچ دادم . سنجاب ها پررو و انسان شناس هستند و میان همراهت که غذا بگیرند .. اما همچنان وحشی هستند و نمیزارند بهشون دست بزنی
الان هم کارم گفت طوفان خوبی داشته باشی. خدا حافظ
دلم می خواد با پسره حرف بزنم
غربت دارم
از ساختمون دانشجوهای اینتر نشنال ایمیل زدن که ازخونه بیرون نرید این آخر هفته
حمل و نقل عمومی هم کار نمیکنه
سرعت باد خیلی زیاده و ممکنه به ۵۰ مایل بر ساعت برسه (مایل ازکیلومتر بزرگتره )
درخت ها رو میتونه بکنه
اینا رو ول کن.
من غیر از اینها حالم خوب نیست
تنهایی آخر هفته و ۲ روز تو خونه زندانی شدن بی اینترنت رو ول کن
از خیلی چیزا فرار میکنم
دوست ندارم بشینم ی ساعت با خودم فکر کنم
دوست ندارم بشینم ببینم چمه
شب ها هم خوابم میاد ولی نمیتونم بخوابم
خودم اینو ربط میدم به رفتن هم خونه ای هام و تنها شدنم . بلاخره درست حسابی اینجا حالم برا بار اول بد شده
از تنهایی میترسم .. بدم میاد.. تو تنهایی خودم رو گم میکنم .. تنهایی اصلا منظور بی دوستی نیست. بلکه بی انسانیه
از وقتی بچه ها اسباب کشی کردند من شب ها خوابم نمیبره
خب فکر کنید آدمیزاد (که من باشم ) ۱۸ سال با پدر مادرش زندگی میکنه بعد ۷ سال تو خواب گاه با هم اتاقی هاش. گاهی با ۵ نفر تو یک اتاق . بعد هم میره برا بار اول تنها زندگی کنه میبینه دپرس شدید. بدم که دوست پسر پیدا میکنه روزایی که دوست پسر نیست شدیدا تنها میشه . این یعنی چیزیکه حالش رو بد میکنه نبود پسره نیست .. بلکه نفس نبود هیچ انسانی در محدوده خونه است.
یک عالمه هم کار دارم :(
اینجا از یک چیز خوب زندگی میگم ..آخر ترین موفقیتم اینه که یک ماه با پسره دعوا نکردم و خیلی به خودم افتخار میکنم .. خودشم برا تشویق میخاد واسم کادوی دعوا نکردن بخره !
تمرین یک ماه آینده ام اینه که هر روز یک متن کوتاه انگلیسی بنویسم برای خوشایند خدا
شاهین میاد اینجا هفته دیگه
اینام چیزای بد :
اسباب کشی هم دارم ..
یک گزارش جدید باید بنویسم از همون چیزایی که تا حالا ۱۰ بار نوشتمش .. دیگه حالم به هم میخوره ازش
اما یک اتفاق خوب دیگه این بود که با یکی از آدم های گروه "دنگ شو" یک چند جمله حرف زدم و بعد احساس کردم خیلی آدم مهم ای هستم که به پیام من جواب داد.. اولین بار بود اخه با یکی از آدم های مهم جهانم حرف میزدم..
امروز به گنجشک ها نون دادم و به سنجاب ها هویچ دادم . سنجاب ها پررو و انسان شناس هستند و میان همراهت که غذا بگیرند .. اما همچنان وحشی هستند و نمیزارند بهشون دست بزنی
الان هم کارم گفت طوفان خوبی داشته باشی. خدا حافظ
دلم می خواد با پسره حرف بزنم
غربت دارم
No comments:
Post a Comment