برگشتم خونه
اتاقم صدای موش میده
مطمئنم ی جایی همین دور و بر موش هست، ۲ تا شون تو آشپز خونه افتادند تو تله
خسته ام در حد زیاد .. اونقد که جون ندارم تعریف کنم چجوری بود سفر
همش خیلی خوب بود اما فقط ۷ ساعت راه تو اتوبوس خیلی کسل کننده بود
حالا فردا مینویسم همه چیو
گفتم لا اقل به اینجا اعلام کنم که برگشتم
چون وقتی اومدم خونه از پسره خبری نبود تو اینترنت
ایران هم نصفه شب بود .. نمیشد زنگ زد..
هیچ کی نبود که اومدنم رو باهاش قسمت کنم.. براش تعریف کنم چه خبر..
خسته ام و دلم میخاد حرف بزنم
میخوابم فیلن.. فردا یک سری از جزییات سفر به همراه عکس اینجا منتشر میشه
منتظر باشید
No comments:
Post a Comment