Thursday, January 6, 2011

forgive me

من خوبم. خیلی‌ نیستم یعنی‌ نیستم دیگه.. گاهی یعنی‌ خوب نیستم دیگه..

احساس می‌کنم مجبورم صبر کنم. غصه دارم.. هر روز یک سری جمله رو با خودم تکرار می‌کنم و همین که هر روز تکرار میشن نشون میده هنوز نرفتن تو سرم..اصل ناراحتی‌ من به این جا بر میگرده که امروز صبح زود پا شدم و با احساس قهرمانی اینکه زود پا شدم پوشیدم که بیام سر کار اما تو راه قطار یه جا وایساد و من پیاده شدم با اتوبوس بقیه راه رو برم که دیدم هیچ اتوبوسی نمیره.. برف میومد وسط ناکجا آباد.. هوا سرد بود.. قطار بعدی ۲۵ دقیقه بد میومد..

از رقابت کردن همیشه خیلی‌ بدم میومد.. سالهای مدرسه حاضر بودم درس نخونم اما رقابت نکنم.. از ریاضی‌ اول دبیرستان که نخوندمش گرفته تا همه درسای دیگه.. اصلا هر موقعیتی که بدونم توش رقابت هست به من به شدت ناا امنی‌ میده.. ارامشم به هم میریزه.. الان در یک جاهایی‌ از زندگیم دچار این حس شدم.. می‌خوام تلاش نکنم می‌بینم به شدت به ضررم تموم می‌شه .. می‌خوام تلاش کنم می‌بینم حالم بد می‌شه.. دلم می‌خواد اول برم یه دور با آدم‌های اعصاب خورد کن رقابتی دعوا کنم و بد با لبخند قهرمانی برگردم..

سالهای قبل یک اشتباه کردم. همون اشتباه رو برای بار دوم تکرار کردم. دفعهٔ قبل که اینجوری شد هی‌ چند روز با خودم کلنجار رفتم که تقصیر من بود یا تقصیر دوستم.. اما این دفعه که تکرار شد دیدم با آروم‌ترین آدم جهان طرف بودم.. دیگه مطمئن شدم مرض از من بود. از شنبه تا الان اون یک جمله داره مثل سیلی‌ تو صورت من برمیگرده هر بار که می‌بینم دوستمو.. هر لحظه که باهاش مواجه میشم .. تو چشمش نگاه می‌کنم.. امیدوارم که دیگه بخشیده باشه.. من ته نگاهش می‌بینم که سخته بهم دوباره اعتماد کنه. دیگه حس من بعد ۵ روز از پریشانی و پشیمونی و احساس گناه و احساس اینکه از دست اشتباه تکراری خودم خسته شدم و احساس اینکه من غلت کردم.. چه زندگی‌ خوبی‌ بود قبلش.. من همه چیو خراب کردم و همه اینا گذشته،، دیگه حتا خاطره خوب روزی قبلش یادم نمیاد.. مغزم پره از حال بد.. نمی‌خوام.

من خسته ام. من می‌خوام برم دور بشم از خودم.. از خود گناه کاره ازارندهی که الان منم. کاش یک نامه بنویسم براش قبلش.. کاش بهش بگم چقدر اشتباه کردم که راستشو نگفتم.. و بجاش سکوت کردم.

ا یه راز رو بگم؟ خودم هم هنوز خودم رو نبخشیدم.. واسه همینه شب‌ها به زور میخوابم و روزا مثل کتک خرده‌ها می‌مونم.

1 comment:

  1. عیب نداره عزیزم،

    خیلی‌ مهمه که کسی‌ یا چیزی باشه که زندگی‌ ما رو قشنگ کنه ولی‌ مهمتر اینه که ما با همه وجود احساس کنیم لیاقت اون قشنگی‌ رو داریم وگرنه یه جایی‌ یه روزی یه جوری خرابش می‌کنیم....

    ReplyDelete