Sunday, July 25, 2010

داد گاه خودم

دوستان من

همه اون‌هایی‌ که ازتون بی‌ خبرم، کم خبرم یا قول دادم به زودی بهتون زنگ بزنم یا باهاتون چت کنم.

من خوب تر شدم. آروم هستم. جدال‌های داخلی‌ کم تر شده.

به مدت ۳ روز میرم اجلاس سالیانه سران مهم گروه خودمون در یک هتلی در شمال برلین. پوستر ارائه می‌کنم.

دوستان من. میدونید که من چه جوری هستم. کلّ زندگیمو دیدین شما. الان در این داد گاه خودم رو گذشتم در جایگاه تبرئه. شما‌ها هم قاضی. شماها وکیل مدافع، خودم شاکی‌.

فقط از همه شما عزیزان می‌خوام به اندازه همیشه به من اعتماد کنید. از خودم خواهش می‌کنم دست از پیش داوری برداره و هیچ تصمیمی نگیره. از خودم خواهش می‌کنم فقط سر سوزن اعتماد کنه.

دوستان من، دلم برای تک تکتون تنگ شده.

الان باید برم. باز هم از اینکه نگران من نمیشید و به من این دلگرمی‌ رو میدید که همه چی‌ درست می‌شه، ممنون.

ختم جلسه.


No comments:

Post a Comment