ارسلان گفت:ای پدر چرا میخواهی افسرده نباشم؟ دلم در کنج خانه ترکید. اگر میخواهی که من آخوند و مجتهد بشوم بگو ! و الا چرا اینقدر درس بخوانم؟ من که همه علوم را میدانم. اگر از این بالاتر زبان و علمی هست، بخوانم، اگر نه، مرا زحمت مده! به خدا من دیگر درس نمیخوانم. اگر بگویی درس بخوان، خودم را میکشم!
خواجه گفت: فرزندم اگر از اینجهت افسرده یی به مکتب نرو! و درس مخوان! (so simple)
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ReplyDelete